جان فُریِر، یکی از بنیانگذاران SiliconANGLE، هشدار میدهد که آیندهی نرمافزار در حال تغییر است. ما به سمت «سیستمهای هدفمند و نتایج» حرکت میکنیم؛ جایی که زیرساخت قادر خواهد بود منظور کاربر را درک کرده و کارها را بهطور خودکار انجام دهد.
آرن بوهومیک، مدیر طراحی ارشد SAP SE، معتقد است این تغییر یک گام منطقی در تکامل فناوریهای سازمانی است. او میگوید: «ما در حال تحول به سیستمهایی هستیم که هدف و نتیجه را درک میکنند و زیرساخت قادر خواهد بود منظور کاربر را درک کرده و کارها را بهطور خودکار انجام دهد.»
عوامل هوشمند: فراتر از نرمافزار سنتی
این انتقال به سمت اکوسیستمهای عاملی (Agentic Ecosystems) یک خیالپردازی علمی نیست، بلکه گامی منطقی در تکامل فناوری است. نانسی شو، معاون AI و Agentforce، توضیح میدهد: «در دنیای عوامل، قابلیتهای شما اساساً هر چیزی است که دارای نوعی نقطه پایانی در اینترنت باشد.»
بلوکهای ساختمانی برای این تحول وجود دارند. برنامههای سازمانی از ابزارهای ایزوله به اکوسیستمهای یکپارچه و تحت کنترل عاملها تبدیل شدهاند که با همکاری یکدیگر، کارها را انجام میدهند.
نقش واسطهی جدید: عوامل هوشمند
فدریکو تورتی، مدیر ارشد AI و یادگیری ماشین در Oracle، میگوید: «عاملها میتوانند نقش واسطه (Middleware) را ایفا کنند. آنها کار اتصال، زمینهسازی و هماهنگی بین برنامهها را انجام میدهند.»
این تحول فراتر از ادغام هوش مصنوعی در محصولات موجود است. بلکه یک بازتعریف اساسی از عملکرد نرمافزار است. بسیاری از متخصصان معتقدند روش ساخت، بستهبندی و استفاده از نرمافزار به طور چشمگیری تغییر خواهد کرد. نرمافزار دیگر مجموعهای از دکمهها و صفحهها نخواهد بود، بلکه همکارانی خواهند بود که اهداف را تفسیر میکنند، فرآیندها را سازماندهی کرده، در زمان واقعی سازگار میشوند و بر اساس رفتار و ترجیحات ضمنی کاربر، نیازهای او را پیشبینی میکنند.
شخصیسازیِ فراگیر: تجربهای متناسب با هر کاربر
رابطهای کاربری مبتنی بر هوش مصنوعی مولد (Generative AI) در حال حاضر نرمافزار را شخصیتر و سازگارتر کردهاند. برای دههها، برنامههای سازمانی مجبور کاربران را به استفاده از منوهای کشویی، فیلدهای ثابت و داشبوردهای با قابلیت پیکربندی محدود مجبور میکردند. اکنون هوش مصنوعی مولد بسیاری از این ساختارهای ناخوشایند را با دستورات زبان طبیعی جایگزین کرده است.
عوامل عاملی این مدل را حتی بیشتر معکوس میکنند، زیرا آنها از رفتارها، ترجیحات و زمینههای فردی برای شکلدهی به تجربیات در زمان واقعی یاد میگیرند. کاربران دیگر دستورات صادر نمیکنند؛ بلکه به پیشنهادها و راهنماییهای ماشین پاسخ میدهند.
بوهومیک از SAP این تغییر را شخصیسازی فراگیر (Hyper-personalization) مینامد. او توضیح میدهد: «رابط کاربری سنتی با ایده یک شخصیت خاص ایجاد میشود؛ در حالی که شخصیسازی فراگیر برعکس است. سیستم با انسان سازگار میشود.»
این بدان معناست که مدیرانی که ترجیح میدهند از رابطهای مکالمهای استفاده کنند، ممکن است گزینههایی را در قالب یک گفتگوی زبان طبیعی دریافت کنند، در حالی که کاربران حرفهای کد را میبینند. یا سیستمهای عاملی میتوانند بینشها را بدون نیاز به پرس و جو یا درخواست ارائه دهند، صرفاً به این دلیل که تغییری رخ داده است که ممکن است معنادار باشد.
جف گلفوسو، مدیر ارشد محصول و تجربه در Qualtrics Inc. میگوید: «ما به سمت تجربیات پیشبینیکننده و سازگار حرکت میکنیم. عاملها پیشبینی میکنند که ما چه نوع بحثی را خواهیم داشت و اطلاعاتی را برای آمادهسازی ما برای جلسه ارائه میدهند. این همچنین ممکن است پاسخهایی پس از جلسه در اختیار ما قرار دهد و فرصتهای پیگیری را فراهم کند.»
تورتی از Oracle پیشبینی میکند که پایان رابط کاربری (User Interface) ایستا فرا خواهد رسید. او میگوید: «در آینده، هیچ دو کارمندی یک نرمافزار را به یکسان تجربه نخواهند کرد. رابط کاربری شکل نحوه کار افراد را تغییر خواهد داد.»
آیندهی طراحی نرمافزار: انعطافپذیری و سازگاری
رابطهای کاربری تطبیقی زمان آموزش را کاهش میدهند، نارضایتی را کم میکنند و دسترسی فراگیرتری را فراهم میکنند. آنها همچنین تجربه کاربر را به یک متمایزکننده رقابتی تبدیل میکنند. شرکتهای نرمافزاری به طور فزایندهای برای ارائه تجربیاتی که بهطور یکپارچه در گردش کار هر کاربر ادغام میشوند و با برند و تنظیمات حکمرانی شرکت سازگار میشوند، رقابت خواهند کرد.
دیپاک سینگ، مدیر نوآوری ارشد Adeptia Inc. میگوید: «آینده نرمافزاری است که الگوهای شما را یاد میگیرد اما به استقلال شما احترام میگذارد، مانند نشان دادن امتیازات ریسک تامینکننده به افسران تدارکات در حین مذاکرات و ارائه پیشنهادات بهینه سازی ظرفیت به مدیران انبار.»
تغییرات بنیادین: از نرمافزار ایستا به سیستمهای پویا
تغییرات قریب الوقوع در نرمافزار سازمانی فراتر از رابط کاربری خواهد بود. هوش مصنوعی باعث میشود پشتههای نرمافزاری تکه تکه (Monolithic) جای خود را به سیستمهای مدولار و ساختارمند با استفاده از پروتکلهایی مانند Model Control Protocol، Agent2Agent Protocol و Agent Communication Protocol که اخیراً IBM Corp. آنها را به بنیاد Linux اهدا کرده است، بدهد.
گارتنر پیشبینی میکند: «تا سال 2028، اکوسیستمهای عامل هوشمند به شبکههایی از عوامل تخصصی امکان میدهند تا بهطور پویا در چندین برنامه همکاری کنند و به کاربران اجازه دهند اهداف را بدون تعامل با هر برنامه بهصورت جداگانه محقق کنند.»
مَت فولر، یکی از بنیانگذاران Starburst Data Inc. میگوید: «تصور کنید یک عامل نظارت که با یک عامل داخلی Starburst صحبت میکند، اما همچنین میتواند با Tableau یا Power BI صحبت کند. این عامل به سازماندهی تجربه جامع از دسترسی به دادهها و آمادهسازی آنها برای ایجاد داشبوردها در پایین خط کمک میکند.»
بازآرایی مدل توسعه نرم افزار
این پیامدهای عمیقی برای نحوه ساخت و بستهبندی نرمافزار دارد. نرمافزار به طور سنتی خودکفا بوده است، با تمام قابلیتها در یک کد منبع واحد تحت کنترل توسعه دهنده قرار دارد.
این مدل با انتقال به رایانش ابری و نرم افزار به عنوان سرویس (SaaS)، که خدمات را از طریق رابطهای برنامهنویسی کاربردی (APIs) که میتوانند در صورت نیاز فراخوانی شوند، ارائه میدهد، شروع به شکستن کرد. قابلیت توسعه یکی از جذابیتهای اصلی محاسبات بومی ابری است.
پروتکلهایی مانند MCP و A2A این تشبیه را به خدمات هوشمند با قابلیت مبادله وظایف گسترش میدهند. توانایی عوامل در استدلال، انجام وظایف و اختراع گردش کار منجر به برنامههایی بسیار پیچیدهتر از آنچه میتوان با استفاده تنها از APIها به دست آورد میشود.
گلفوسو از Qualtrics تشبیه بازارهای اطراف تلفنهای هوشمند و SaaS را ترسیم کرد. «نرمافزار تکه تکه به برنامههای کوچکتر و تخصصی در آن بازارها شکسته شده است. من فکر میکنم روند بسیار مشابهی را اینجا خواهید دید.»
در این سناریو، نقش شرکتهای نرمافزاری کمتر مربوط به رفع نیازهای جامع است تا ساخت قابلیتهای اصلی که به راحتی و قابل اعتماد قابل گسترش هستند. اکوسیستمها و ابزارهای کم کد/بدون کد عوامل رقابتی حیاتی خواهند بود. غولهای نرمافزاری آینده ممکن است آنهایی باشند که در سازماندهی ارتشهایی از عاملها مؤثرتر عمل کنند.
گلفوسو معتقد است: «ما فراتر از ایده گردش کارهای خطی به چیزی بسیار بیشتر حرکت میکنیم. طراحی تجربه ای را چگونه انجام دهید که با مدل یا فناوری تکامل یابد و هنوز هم آن نتیجه را ارائه دهد؟»
برخی معتقدند نوآوریهای آینده نرمافزاری کمتر از فروشندگان تجاری و بیشتر از مشتریان آنها حاصل خواهد شد. توانایی عاملها برای عمل مستقل، کنترل قدرتمندی را در اختیار کاربران قرار میدهد تا توابع و گردش کار خود را تعریف کنند. اگرچه «کدگذاری با حس خوب» نتوانسته است به عنوان جایگزینی برای توسعه نرمافزاری سنتی انتظارات را برآورده کند، اما یک استعاره جدید مهم را ایجاد کرده است که چگونه نرمافزار عمل خواهد کرد.
«نقش شرکتهای نرمافزاری قرار است فعال کردن یک صفحه کنترل باشد که در آن انسانها میتوانند رفتار عاملها را سازماندهی کنند.» تورتی از Oracle میگوید.
📌 توجه: این مطلب از منابع بینالمللی ترجمه و بازنویسی شده است.