آنالیزگران میگویند این تغییرات ثبات را به ارمغان میآورند، اما محدودیتهای استفاده نهفته تضمین میکنند که فروشندگان همچنان کنترل داشته باشند. پیشبینیها نشان میدهد که هوش مصنوعی عاملی (Agentic AI) تا سال 2035 حدود 30 درصد از درآمد نرمافزارهای سازمانی را به خود اختصاص خواهد داد و این رقم با افزایش قابل توجهی نسبت به سال 2025، یعنی 2 درصد، همراه است.
شرکتهای بزرگ ارائهدهنده خدمات اصلی در سازمانها مانند SAP، Oracle، Workday و Infor همگی هوش مصنوعی عاملی را بخشی جداییناپذیر از برنامههای خود میدانند. جالب است بدانید که با افزایش نگرانیها دربارهی جایگزینی مشاغل توسط هوش مصنوعی، شرکت CRM (مدیریت ارتباط با مشتری) با یک چالش مواجه شد: آیا باید به استفاده از لایسنس مبتنی بر تعداد صندلی ادامه دهد؟ این در حالی بود که هرچه مشتریان بیشتر از مزایای افزایش بهرهوری ناشی از هوش مصنوعی بهرهمند شوند، ممکن است هزینههای نیروی کار را کاهش دهند.
بنفیف (Benioff)، مدیرعامل شرکت مذکور، اعلام کردهاند که مشتریان به قرارداد لایسنس توافقنامه عامل سازمانی (Agentic Enterprise License Agreement – AELA) که در اکتبر معرفی شد، علاقهمند هستند. این قرارداد گزینههای انعطافپذیری را ارائه میدهد و شامل اعتبارهای قابل استفاده در یک بستهی واحد بر اساس تعداد صندلیها است. به نظر میرسد این روش اکنون ترجیح داده میشود.
«در ابتدا، ما صحبت از پرداخت هزینهی مشخصی برای هر گفتگو بودیم. قیمتگذاری مبتنی بر تراکنش یا استفاده مطرح بودند، اما مشتریان خواستار انعطافپذیری بیشتری شدند.» نکته مهم اینجاست که با وجود تمایل کاربران به بازگشت به لایسنس مبتنی بر تعداد صندلیها برای اطمینان از هزینههای قابل پیشبینی و محاسبهی بازگشت سرمایه، برخی ملاحظات برای اکثر فروشندگان وجود دارد.
لایسنسهای مبتنی بر صندلی معمولاً شامل یک معیار ثانویه مانند محدودیت اعتبارات هستند. اگر این محدودیتها عبور کنند، باید آنها را شارژ کرد. همچنین، لایسنسهای مبتنی بر صندلی ممکن است دارای «محدودیت استفاده منصفانه» باشند که به معنای عدم وجود محدودیت نامحدود بودن است، اما به فروشندگان اجازه میدهد تا از سوءاستفاده احتمالی از راهکارهای هوش مصنوعی نسل جدید (GenAI) جلوگیری کنند.
این رویکرد به دپارتمانهای فناوری اطلاعات امکان میدهد تا هزینههای قابل پیشبینی داشته باشند و از امضای قراردادهای بدون سقف برای مقابله با افزایش ناگهانی استفاده، خودداری کنند. در عین حال، فروشندگان کنترل زیربنایی را حفظ میکنند تا از سوءاستفاده از نرمافزار جلوگیری کرده و هزینههای مدلهای زبانی بزرگ (که آنها نیز در نهایت هزینه پرداخت میکنند) را پوشش دهند.
کُک (Cook)، مدیرعامل شرکت دیگر، معتقد است سوال کلیدی این است: «آیا هدف ما کاهش هزینهها با جایگزینی انسانها با هوش مصنوعی است یا توانمندسازی کسبوکارها با فناوری هوش مصنوعی برای افزایش اثربخشی و دستیابی به مزیت رقابتی؟». بهنظر میرسد که هدف دوم محقق شده است. قیمتگذاری GenAI مدت زیادی است که وجود دارد، بنابراین اگر مشکل کاهش تعداد صندلیها وجود داشت، تا کنون آشکار شده بود.
هم رشد قابل پیشبینی هزینهها و هم موارد استفادهی عملی، به افزایش پیوسته اجرای هوش مصنوعی عاملی کمک کردهاند. «این یک جهش ناگهانی در پذیرش نیست، بلکه مسیری ثابت و پایدار را شاهد هستیم که در ابتدا کند بود، اما اکنون رو به افزایش است.»
برخی دیگر دیدگاه متفاوتی دارند و معتقدند مسیر پیشروی اجرای هوش مصنوعی عاملی پر از چالش خواهد بود. فورستر (Forrester) هشدار داده است که اخراج کارگران به دلیل AI میتواند نتیجهی عکس داشته باشد: 55 درصد از کارفرمایان نسبت به این تصمیم پشیمان هستند. در همین حال، اکثر مدیران سرمایهگذاری در هوش مصنوعی انتظار دارند تعداد کارکنان افزایش یابد (57 درصد) در مقایسه با کاهش آن (15 درصد) در سال آینده.
در ابتدای امسال، این شرکت تحلیلگر هشدار داد که برای فروشندگان «دوران آزمایش و خطا به پایان رسیده است و دوران کسب درآمد آغاز شده است»، در حالی که کاربران باید مراقب قفل شدن توسط فروشنده باشند و همچنین آمادهی انجام کارهای پرهزینه طراحی مجدد فرآیندها شوند تا بتوانند از سرمایهگذاریهای خود در هوش مصنوعی بهرهمند شوند.
در این شرایط، اظهارات بنفیف مبنی بر اینکه معرفی عوامل هوش مصنوعی به نرمافزار یک فرصت «حاشیه سود بسیار بالا» برای کسبوکارش است، چندان دلگرم کننده نبود. از سوی دیگر، فروشندگان در کوتاهمدت همچنان از مدلهای تجاری مختلفی برای هوش مصنوعی عاملی استفاده خواهند کرد. این مدلها ترکیبی شامل هزینه ثابت و قیمتگذاری مبتنی بر استفاده یا گردش کار خواهد بود. «دستیارها (Copilots) به دلیل قابل پیشبینی بودن استفادهی آنها، همچنان با سیستم لایسنس مبتنی بر تعداد صندلی ارائه میشوند. عوامل خودکارسازی گردش کار نیز به سمت قیمتگذاری مبتنی بر استفاده، خروجی یا نتایج حرکت خواهند کرد.»
کاربران میتوانند از مزایای هوش مصنوعی بدون اینکه سهم نامناسبی از سود توسط فروشندگان گرفته شود، بهرهمند شوند. این چالش برای رهبری فناوری در سازمانها است: آنها باید نه تنها یک فناوری جدید را با انبوهی از موانع احتمالی اجرا کنند (رفتار کاربر، کیفیت داده، خرابی نرمافزار، توهمات مدل و غیره)، بلکه باید بر متر حساس نظارت داشته باشند که احتمالاً به سمت منافع فروشندگان متمایل شده است. آنها وعده داده بودند هوش مصنوعی زندگی را آسانتر میکند.
📌 توجه: این مطلب از منابع بینالمللی ترجمه و بازنویسی شده است.